جدول جو
جدول جو

معنی دنبال کردن - جستجوی لغت در جدول جو

دنبال کردن
عقب کسی یا کاری رفتن، کاری را ادامه دادن
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
فرهنگ فارسی عمید
دنبال کردن(زَ / زِ گَ دی دَ)
پی کردن. تعقیب کردن. تعاقب کردن. به دنبال کسی رفتن. تعقیب. (یادداشت مؤلف).
- دنبال کردن کسی (کاری) را، تعقیب. تعقیب کردن. عقب وی رفتن. عقب آن را گرفتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دنبال کردن
تعقیب کردن، پی کردن، عقب آنرا گرفتن
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
دنبال کردن
للمتابعة
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به عربی
دنبال کردن
Follow
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دنبال کردن
suivre
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دنبال کردن
ตาม
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
دنبال کردن
پیچھا کرنا
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به اردو
دنبال کردن
অনুসরণ করা
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
دنبال کردن
따르다
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
دنبال کردن
kufuata
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دنبال کردن
takip etmek
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دنبال کردن
追う
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دنبال کردن
לעקוב
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به عبری
دنبال کردن
पालन करना
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به هندی
دنبال کردن
mengikuti
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دنبال کردن
volgen
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
دنبال کردن
seguir
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دنبال کردن
seguire
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دنبال کردن
seguir
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دنبال کردن
跟随
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به چینی
دنبال کردن
śledzić
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
دنبال کردن
слідувати
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دنبال کردن
folgen
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
دنبال کردن
следовать
تصویری از دنبال کردن
تصویر دنبال کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غربال کردن
تصویر غربال کردن
جدا کردن اشیای ریز و درشت یک جسم با ریختن آن در غربال و تکان دادن، کنایه از کنار گذاشتن و جدا کردن افرادی از یک مجموعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دندان کردن
تصویر دندان کردن
اعراض کردن، مضایقه نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انباز کردن
تصویر انباز کردن
شریک کردن، اشتراک، قرین کردن، همراه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربال کردن
تصویر غربال کردن
کنایه از تفحص و جستجوی بسیار، کنجکاوی، الک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
Stow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
укладывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
verstauen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
складати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
składować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
装载
دیکشنری فارسی به چینی